به گزارش همشهری آنلاین، همشهری سرنخ سال ۱۳۸۹ گزارش ویژهای از ماموریتهای تک تیراندازهای ایرانی رفت. گزارشی با تصاویر جالب که عین آن گزارش جذاب را بدون کاستی اینجا منتشر میکنیم:
آنها در مناسبترین لحظه و به دستور فرمانده خود ماشه را چکانده و دشمن را زمینگیر میکنند. این حکایت تکتیراندازهای ویژه ارتش است نظامیان زبدهای که برای به دست آوردن تواناییشان در کلاسهای آموزشی تخصصی زیادی شرکت میکنند.
این افراد با توجه به نقش کلیدیشان در ماموریتهای نظامی میتوانند سبب شکست یا موفقیت عملیاتهای مختلف نظامی شوند. به همین دلیل باید از لحاظ روانی و تکنیکی به آمادگی کامل دست پیدا کنند. با همکاری روابط عمومی نیروی زمینی ارتش به پادگان تیپ ۶۵ نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران رفتیم؛ جایی که زبدهترین نظامیان کشور همیشه آماده برخورد با خطرات احتمالیای هستند که ممکن است تمامیت ارضی کشورمان را تهدید کند.
بیشتر مردم آنها را با اسلحههای دوربیندارشان میشناسند. تکتیراندازها به خاطر شغل حساسشان جایگاه ویژهای در ارتشهای جهان دارند. این اف معمولا از بین زبدهترین تیراندازهای هر کشور انتخاب میشوند. در بیشتر ماموریتها تکتیراندازها را یک نیروی کمکی به عنوان دیده بان همراهی میکند.
دیدهبان باید با دوربین و سلاحی که در اختیار دارد امنیت جانی تکتیرانداز را تامین کند و کوچکترین تغییرات در اطراف سوژه را به تکتیرانداز اطلاع دهد چرا که تیرانداز در تمام مدت ماموریت باید چشم از سوژه برندارد. دیدهبان و تکتیرانداز باید بتوانند شرایط سخت را تحمل کنند چرا که پنهان بودن از دید دشمن شرط اصلی موفقیت آنهاست. تکتیراندازها در بیشتر ماموریتهایشان باید در محدودهای کوچک ساعتها و شاید هم روزها به انتظار لحظه مناسب بنشینند. به همین دلیل یکی از تمرینات این اف بالا بردن صبر و استقامتشان است.
برای به دست آوردن این مهارت آنها حین تمرین ساعتها در شرایط نامساعد کمین میکنند. آنها نباید کوچکترین حرکتی انجام دهند که محل اختفایشان را لو دهد. «رضا»، استواریکم عملیات پیاده از تیپ۶۵نیروی ویژه هوابرد ارتش و یگان ویژه رهایی گروگان است. او درباره وظایف تکتیراندازها میگوید: «تکتیرانداز چندین وظیفه دارد؛ پشتیبانی نیروهای خودی ومورد هدف قرار دادن اهداف ثابت و متحرک مانند خودرو و نفر. وظیفه تکتیراندازها تقریبا شبیه توپخانه است چرا که توپخانه نظامیان پیاده را پوشش میدهد تا آنها ایمنتر پیشروی کنند.
به عنوان مثال وقتی گروهی برای نجات یک گروگان عازم محل گروگانگیری میشوند تکتیراندازها در ساختمانهای مجاور محل گروگانگیری کمین میکنند تا در یک لحظه مناسب وقتی فرد گروگانگیر در تیررسشان قرار گرفت با کسب اجازه از فرمانده گروگانگیر را طوری زمینگیر کنند که کمترین آسیبی به گروگان نرسد.
البته وظیفه دیگر تکتیراندازها پوشش دادن به نیرویهایی است که میخواهند وارد محل گروگانگیری شوند چون آنها وسعت دید زیادی ندارند. به همین دلیل هر وقت تکتیرانداز متوجه شد ممکن است خطری اف پیاده را تهدید کند بلافاصله وارد عمل شده و مسیر را برای پیشروی نیروهای پیاده امن میکند.» علاوه بر این تکتیرانداز دشمن را تحت مراقبت قرار میدهد. شاید این کار چند دقیقه طول بکشد شاید هم چند روز!
صبور و مقاوم
رضا یکی از تکتیراندازهای ویژه ارتش کشورمان است. او از سال ۷۳ وارد ارتش شده و دورههای آموزشی زیادی را پشت سر گذاشته؛ «وظیفه تکتیراندازهای ویژه ارتش مقابله با جرائم سازمان یافته مانند حملات تروریستی و گروگانگیریهای پیچیده است. یک تکتیرانداز کلاه سبز باید در هر شرایطی بتواند کارش را به درستی انجام دهد چرا که ممکن است او را برای یک عملیات به خاک دشمن بفرستند.
در این حالت تکتیرانداز باید بتواند در خاک دشمن چندین روز پنهان شود و ماموریتش را به درستی انجام دهد.» یکی از آموزشهای ابتدایی برای تکتیراندازهای کلاه سبز چتربازی است. آنها باید توانایی این را داشته باشند که در محدودههای عملیاتی با چتر از هواپیما یا بالگرد فرود بیایند و خودشان را به محلی که از قبل برایشان مشخص شده برسانند. یک تکتیرانداز باید ویژگیهای خاصی داشته باشد از دید و سرعت انتقال خوب بگیرید تا تمرکز بالا و صبر و استقامت؛ «تکتیرانداز باید صبور باشد چون ممکن است مخفی شدن او چند روز طول بکشد.
در این مدت او هم مانند هر انسانی تشنه و گرسنه میشود اما باید طوری این نیازهایش را برآورده کند که محل اختفایش فاش نشود. شما تصور کنید باید ساعتها در محلی بدون حرکت بمانید پاهایتان خواب میرود و حشرات موذی ممکن است آزارتان بدهند اما شما نباید کوچکترین حرکتی از خود نشان دهید چرا که لو رفتن شما یعنی لو رفتن عملیات و به خطر افتادن جان نیروهای خودی.»
حساب شده عمل کن
تکتیراندازها در مراحل آموزشی تمامی این دورهها را به صورت تمرینی انجام میدهند تا برای عملیاتهای واقعی آماده شوند. آنها از لحاظ روحی و روانی آماده میشوند تا در صورت لزوم برای چند روز در یک موضع کمین کنند؛ «یکی دیگر از آموزشهایی که یک تیرانداز باید ببیند نحوه پنهان شدن است.
او باید محلی را برای این کار انتخاب کند که از آنجا دید خوبی به هدف داشته باشد. علاوه براین باید از دید و تیررس دشمن هم در امان باشد. به عنوان مثال کمین کردن پشت یک بوته ممکن است شما را از دید دشمن پنهان کند اما آنجا شما از گلولههای دشمن درامان نیستید برای همین یک تکتیرانداز هیچ وقت این محل را انتخاب نمیکند.» تکتیراندازها در مراحل آموزش خود یاد میگیرند که چطور بهترین محل را برای کمین کردن انتخاب کنند؛ «محلی که تکتیرانداز برای پنهان شدن انتخاب میکند باید از مناطق حساس هم به دور باشد یعنی او نباید در یک دشت کنار یک کلبه یا منبع آب پنهان شود چرا که این محلها جلب توجه میکنند و باعث لو رفتن محل اختفای او میشوند.»
برای اینکه تکتیراندازها به خوبی محل مناسب برای مخفی شدن را بشناسند مربیان آنها را برای آموزش به مناطق مختلفی مانند کویر، جنگل و کوهستان میبرند و به آنها یاد میدهند در هرکدام از این مناطق چطور موضعگیری کنند؛ «پیدا کردن محل مناسب برای کمین کردن تنها قسمتی از آموزشهایی است که یک تکتیرانداز باید کسب کند. او وقتی محلی را برای پنهان شدن انتخاب میکند باید همه جوانب را در نظر بگیرد. مثلا شاید عملیات کنسل شد یا تکتیرانداز احساس کرد موضعش لو رفته بنابراین او در این حالت باید بتواند بدون اینکه جانش به خطر بیفتد عقبنشینی کند.»
یار تکتیرانداز
در بیشتر ماموریتها همیشه یک نیروی کمکی به عنوان دیدهبان همراه تکتیرانداز حضور دارد. دیدهبان هم مانند تکتیراندازها آموزشهای لازم را دیده است. یکی از وظایف دیدهبان تامین امنیت تکتیرانداز است؛ «دیدهبانها در بیشتر ماموریتها تکتیراندازها را همراهی میکنند مگر عملیاتهایی که به حضورشان نیاز نباشد. مثلا وقتی چند تکتیرانداز با فاصله کمی از یکدیگر هدفی را دنبال میکنند در این صورت آنها میتوانند مراقب یکدیگر باشند اما زمانی که با فاصله زیاد از هم مستقر میشوند یک دیدهبان آنها را همراهی میکند.»
دیدهبان با دوربین دوچشمی که دارد مناطق اطراف هدف را کنترل میکند همچنین او به سلاح هم مجهز است و در صورت نیاز میتواند از تکتیرانداز مراقبت کند؛ «وظایف دیدهبان به این موارد ختم نمیشود. او به بادسنج و بیسیم هم مجهز است و میتواند میزان وزش باد و مسافت هدف تا محل استقرار تکتیرانداز را محاسبه کند تا تکتیرانداز با توجه به شرایط جوی شلیک دقیقتری انجام دهد.» تعداد نفرات و تجهیزات تکتیراندازها با توجه به حساسیت و وسعت عملیات انتخاب میشود.
آنها قبل از عملیات در یک کلاس توجیهی که فرمانده تیم هم در آن حضور دارد شرکت میکنند تا محلهای استقرارشان مشخص شود. بعد از این مرحله آنها با تجهیزاتی مانند سلاح سازمانی، بیسیم، دوربین، بادسنج، جیپیاس و دوربین دید در شب روانه ماموریت میشوند. معمولا در تیراندازی مکانیکی که تیرانداز هدف را از روزنه دید اسلحه نگاه میکند زبدهترین تیراندازها میتوانند تا فاصله ۴۰۰ متری را به خوبی پوشش دهند. برای مسافتهای دورتر آنها باید از دوربین کمک بگیرند.
ورود به جمع کلاه سبزها
رضا تمام این آموزشها را با موفقیت پشت سرگذاشته است. او حالا یکی از بهترین تکتیراندازهای ویژه کشورمان است؛ «عشق به میهنم باعث شد این شغل را انتخاب کنم. کارم را با درجهداری شروع کردم. در یکی از پادگانهای ارتش خدمت میکردم تا اینکه یک روز گروهی از تیپ ۶۵ نیروهای ویژه هوابرد ارتش به محل خدمتم آمدند تا نفراتی را که علاقه و توانایی خدمت در این تیپ را دارند انتخاب کنند.
از آنجا که من شرایط لازم را برای خدمت در جمع کلاهسبزها داشتم از عهده تستهای هوش و ورزش برآمدم و کارم را در تیپ ۶۵ نیروهای ویژه شروع کردم.» به این ترتیب رضا عضو نیروهای مخصوص شد و در تمرینها و آموزشهای فشرده خاص این نیروها شرکت کرد، آموزشهایی مانند چتربازی، غواصی، کوهنوردی و تیراندازی تخصصی.
تنبیههای نفسگیر
به طور معمول کلاهسبزها از هفت صبح تا دو بعدازظهر در پادگان محل خدمتشان حضور دارند اما اگر ماموریتی در کار باشد آنها باید شبانه روز در خدمت کشورشان باشند. آنها صبح را با مراسم صبحگاه شروع میکنند. بعد از اینکه در این مراسم دستورهای فرماندهی به آنها ابلاغ شد ورزش عمومی در پادگان شروع میشود و سپس نیروها تقسیم میشوند تا ورزشهای تخصصی خود را تمرین کنند. تا ۹:۳۰ صبح کلاهسبزها ورزش عمومی و تخصصی دارند بعد از آن هم نوبت به کلاسهای تئوری و عملی میرسد؛ «برای ما کلاسهای آموزشی فشردهای برگزار میشود تا اطلاعاتمان همیشه بهروز باشد و با جدیدترین سلاحهای دنیا آشنا شویم.
اگر در این کلاسها حواسمان به درس نباشد ممکن است حسابی تنبیه شویم. مدتی قبل هنگام تمرین رهایی گروگان، مربیمان من و تعدادی از دوستانم را تنبیه کرد. او ما را مجبور کرد حدود۱۲ کیلومتر را در حالتی که ماسک ضدگاز به صورت داشتیم بدویم. بعد از اینکه مربی راحت باش داد هیچ کدام از ما به راحتی نمیتوانستیم سرپا بایستیم.»
شلیک حساس
به گفته رضا خدمت در نیروی ویژه روزهایی سراسر هیجان و خاطره است. او در عملیاتهای مختلفی شرکت کرده که بعضیهایشان باعث جانبازشدنش شدهاند. اما با این حال او از خاطراتی که با دوستانش داشته میگوید: «یکی از تمرینات سخت ما شلیک تیر جنگی به سیبلهایی است که دوستانمان آن را بالای سرشان نگه میدارند. ما باید آنقدر در تیراندازی مهارت داشته باشیم که دوستانمان را هدف قرار ندهیم. سال۸۰ برای هفته دفاع مقدس مانوری برگزار کردیم که یکی از برنامههای آن شلیک به همین سیبلها بود.
محل برگزاری مانور جاده چالوس نزدیک سد کرج بود و مردم زیادی اطراف ما جمع شده بودند. در این مانور من باید به یکی از این سیبلها شلیک میکردم. در حالی که یکی از تماشاچیها میخواست از من بپرسد چه خبر است ناگهان فرمانده دستور شلیک داد. خانمی که میخواست از من سوال کند با دیدن شلیک من به سمت نیروهای خودی بیهوش شد برای همین سریع آمبولانسی را که همراهمان بود باخبر کردیم. خلاصه ماجرا به خیر گذشت و آن خانم به هوش آمد. وقتی ماجرا را برایش توضیح دادیم گفت من دیگر هیچ وقت هفته دفاع مقدس را فراموش نمیکنم.»رضا در کنار کارش ورزش را هم به صورت حرفهای دنبال میکند.
او در مسابقات کشوری فول کنتاکت تا به حال دو مدال طلا گرفته است؛ «پدرم مربی کاراته بود برای همین ورزش را خیلی زود شروع کردم. از ۱۲ سالگی بوکس تمرین میکردم اما حالا ورزش اصلیام فولکنتاکت است هرچند به خاطر مجروحیتها فعلا نمیتوانم آنطور که باید تمرین کنم. در ضمن دو مدال طلای کشوری هم توانستهام به دست بیاورم.» آقای تکتیرانداز به جز این دو مدال طلای کشوری تعداد زیادی هم مدال استانی دارد.
رضا متاهل است و صاحب دو فرزند. او میگوید: «همسر یک نیروی ویژهکلاهسبز باید با سختیهای شغل شوهرش کنار بیاید چرا که هر لحظه ممکن است خبر ناگواری به او بدهند. با این حال رضا معتقد است همسرش نقش چشمگیری در موفقیتهای او دارد. حالا رضا ۱۶ سال است که به عنوان یک نیروی ویژه به کشورش خدمت میکند. او دوست دارد پسر هفت سالهاش هم راه او را ادامه دهد.»
گوشهای از تمرینات تک تیراندازهای کشورمان از نگاه دوربین سرنخ
شلیک به قلب هدف
تک تیراندازها در هر کشور از اسلحه های متفاوتی استفاده می کنند اما اسلحه همه آنها به دوربین مجهز است؛ چرا که تیرانداز هرچقدر هم حرفهای باشد نمی تواند بدون دوربین هدفی را که در فاصله بیشتر از ۴۰۰ متراست بهطور دقیق نشانه بگیرد به همین دلیل تک تیراندازها اسلحه خود را به دوربین مجهز می کنند آنها از دریچه دوربین اسلحه خود سوژه را تعقیب می کنند تا در لحظه ای ایده آل به هدف شلیک کنند.
تک تیراندازها نباید کوچکترین اشتباهی انجام دهند چرا که موفقیت یا شکست یک عملیات به حرکت به موقع آنها بستگی دارد. در عکس های زیر با تعدادی از اسلحه های تکتیراندازهای نیروی ویژه ارتش کشورمان آشنا می شوید؛ اسلحه هایی که برای شلیک به نفر، خودرو و هلی کوپتر طراحی شده اند.
نظر شما